میرم، نمیشه
نمیرم، نمیشه
می بینم، نمیشه
نمی بینم، نمیشه
نمی دونم
نمیتونم
I remember . . .
her flesh so delicate
as the rice she fed us.
I stood by her in the kitchen,
where she often teased my heart
with bits of food sleeping
in her trembling hands,
hands like rose petals, on my tongue,
as she so gently passed her pulse
into my eager stomach.
From another roomh howls arose
at the fragrance she bloomed,
and we waited . . .
as if waiting to enter Heaven.
Siamak Samiean
Hey stranger Come on down
Its your turn
To tell me what you think
Come on Stranger
Cause I really want to know
And I really want to tell you
That I still brush my hair
and I still take showers
and I still do my homework
and I still go out
and I still get dressed
and I still get up early
So Hey Stranger you're not slowing me down
so come on down
cause its your turn
and I'm dying to know what you think
نجاسات
مسأله 84 ـ نجاسات ده چیز است: اول بول، دوم غائط، سوم منى، چهارم مردار، پنچم خون، ششم و هفتم سگ و خوک، هشتم کافر که از طایفه یهود و نصارى و مجوس نباشد، نهم شراب، دهم فقاع.
مسأله 106 ـ سگی که در خشکى زندگى مىکند حتى مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبتهاى آن نجس است، ولى سگ دریائى پاک است.
٢٦٠٩ اگر سگ ، حیوان وحشى حلال گوشتى را شکار کند، پاک بودن و حلال بودن آن حیوان شش شرط دارد: اول: سگ به طورى تربیتشده باشد که هر وقت آن را براى گرفتن شکار بفرستند، برود و هر وقت از رفتن جلوگیرى کنند، بایستد. ولى اگر در وقت نزدیک شدن به شکار با جلوگیرى نایستد، مانع ندارد. و احتیاط واجب آن است که اگر عادت دارد که پیش از رسیدن صاحبش شکار را مىخورد از شکار او اجتناب کنند، ولى اگر اتفاقا شکار را بخورد، اشکال ندارد. دوم: صاحبش آن را بفرستد. و اگر از پیش خود دنبال شکار رود و حیوانى را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است. بلکه اگر از پیش خود دنبال شکار رود و بعدا صاحبش بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند، اگر چه به واسطه صداى صاحبش شتاب کند، بنابر احتیاط واجب باید از خوردن آن شکار خوددارى نمایند. سوم: کسى که سگ را مىفرستد باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد، و اگر کافر یا کسى که اظهار دشمنى با اهل بیت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم مىکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ حرام است. چهارم: وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد. و اگر عمدا نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است.
ولى اگر از روى فراموشى باشد، اشکال ندارد. و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمدا نبرد و پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد، بنابر احتیاط واجب باید از آن شکار اجتناب نماید. پنجم: شکار به واسطه زخمى که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد. پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. ششم: کسى که سگ را فرستاده، وقتى برسد که حیوان مرده باشد یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد. و چنانچه وقتى برسد که بهاندازه سر بریدن وقت باشد مثلا حیوان چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پاى خود را به زمین بزند، چنانچه سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست.