آنچه در زیر میآید یادداشتیست که دکتر سعید رحیمی اصفهانی بر یادداشت گلزار قلمی فرمودهاند. قلمشان درد نکند انشاء الله.
پیش از آنکه مرثیهای برایم بسرایند، مرثیه ها در درونم قیه می کشند؛ در سوگِ گوری تهی که منم!
چیزی بگو پیش از انکه در اشک غوطه ور شوم.
قلم نوازی کردین؛ بزرگ مایین.پیشنهاد می کنم کتاب خاطرات پراکنده از گلی ترقی رو- البته اگه نخوندی- بخون. نقد حال این ایامه که به ناگاه می بینی « خاطره ها مثل خنجرهایی از مغاک گذشته هایت» در انتظار مرگ تهمتنِ پوشالی این دقایقت هستن..
البته که نخوندم!
...و کدام قبر تنهایی به این بزرگی را قبول خواهد کرد. من به سفر در باد می اندیشم و به اندیشه های تو که سنگ قبرم می شوند!
احسنت!
چیزی بگو پیش از انکه در اشک غوطه ور شوم.
قلم نوازی کردین؛ بزرگ مایین.
پیشنهاد می کنم کتاب خاطرات پراکنده از گلی ترقی رو- البته اگه نخوندی- بخون. نقد حال این ایامه که به ناگاه می بینی « خاطره ها مثل خنجرهایی از مغاک گذشته هایت» در انتظار مرگ تهمتنِ پوشالی این دقایقت هستن..
البته که نخوندم!
...و کدام قبر تنهایی به این بزرگی را قبول خواهد کرد.
من به سفر در باد می اندیشم
و به اندیشه های تو که سنگ قبرم می شوند!
احسنت!