دم فرو بستن یعنی حرفی برای گفتن ندارم. یعنی عزیزم من خسته ام، یه پارچه سفید بکش رو من که وقتی خوابم جریان هوا کرمهایی که دارن استخونامو تجزیه میکنن رو آزار نده. من خسته ام عزیزم. دستت رو از تو دستم بردار، می ترسم سرمای دستام بیاد تو دستات. اگه بلدی لالایی برام بخون:
لالالا گل مرده......
لا لا لالا گل پونه موهاتو میزنم شونه