هدیه
من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تارکی
واز نهایب شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی
برای من ای مهربان چراغ بیار
ویک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم